Template By: LoxBlog.Com
کارت ویزیت لایه باز
بیا تو ببین چه خبرهjust.look
Funny
ارسال smsرایگان
نقطه.....
موس بیسیم شیشه ای
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سرگرمی و دانلودو آدرس funnypage.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
ترکه دلش میگیره محلول لوله بازکن میخوره.
- آهنگ مورد علاقه در قزوین :عزیزم بگو بر
میگردی.
به غضنفرمیگن 14 معصوم رو میشناسی؟ میگه
آره. میگن یکی یکی نام ببر. میگه والا اسمن که نه.
از نظر ترکها فرق بین حادثه و فاجعه چیه ؟
حادثه یعنی اینکه ۱۰۰۰ تا ترک در یک کشتی
غرق بشن.
فاجعه یعنی اینکه هر ۱۰۰۰ تا شون شنا بلد
باشن.
از ترکه میپرسن نظرت راجع به زندگی چیه ؟
میگه مربع زندگی سه ضلع دارد ایمان و تقوا .
بسیجی رییس فدراسیون شطرنج میشه شاه
رو بر میداره جاش امام رو میزاره .
از ترکه که قهرمان شنا بوده میپرسن شما از
کجا شروع کردین میگه والا ما از زمینهای خاکی .
به ترکه میگن تو شهرتون آثار باستانی دارین
میگه نه ولی دارن میسازن.
به یه ترکه میگن : راسته شما به خر میگین
داداش میگه آره داداش
ترکه میره آمپول بزنه میره تو درمانگاه پیش
پرستاره میگه خانم من اومدم آمپول بزنم
پرستاره نگاه میکنه میبینه پنی سیلین هس
تش میگه آقاشما آخرین بار کی پنیسیلین زدین
؟ میگه دیروز پرستاره میگه خیلی خب آمپول رو
میزنن و ترکه غش میکنه حالش بد میشه و ....
بعد از اینکه حالش رو جا میارن پرستاره با
عصبانیت میگه مرتیکه مگه نگفتی دیروز پنی
سیلین زدی ترکه : آره ولی دیروز هم
همینجوری شد
از ترکه میپرسن شیشه چه جوری ساخته
میشه میگه به پشم شیشه واجبی میزنن
ترکه زنش دو قلو می زاد به دکتره میگه: دکتر
ا رزون حساب کن جفتشو ببرم!!!
امیدوارم ترکای عزیز ناراحت نشن فقط جهت
یه روز یه خانمی از یه آقایی میپرسه: میبخشین شما آقایون دور هم جمع میشین در مورد چی صحبت میکنین؟
آقا میگه در مورد همون چیزایی که شما خانما وقتی دور همید صحبت میکنین ...
خانم میگه: اوااا ... چقدر شما آقایون بیتربیتید
یه روز یه جوجه تیغی یه کیوی میبینه، میگه بچهها داداشمه از سربازی اومده.
یه دختر انگلیسیه شوهر میکنه و شب اول متوجه میشه که پای شوهرش مصنوعیه. زنگ میزنه به مامانش و میگه: مامان، مامان بیچاره شدم، شوهرم فقط یه "فوت" داره.
مامانش بهش میگه دخترم چرا ناراحتی، تو خیلی خوش شانسی آخه مال بابات فقط دو اینچ بود!
یه روز یه گاوی میره کلاس زبان وقتی از کلاس بیرون میاد به جای اینکه بگه مو مو میگه we we:
ترکه ماشینش تو برف گیر میکنه زنجیر نداشته ، سینه میزنه یه
دفعه یه آبادانیه تو بیابون گم میشه ، و داشته از تشنگی میمرده .... خلاصه هی میگفته آب آب آآآآآ آب .... یه دفعه میرسه به یه چشمه دستاشو میزنه تو آب میکشه به موهاش میگه آخیــــــــــش ، وُلک راحت شدم تیپ موهام خراب شده بود داشتم میمردما
یه بچه ایی تازه بدنیا اومده بوده ، شیر مامانشو نمی خورده ، هر زن دیگه ای هم آوردن ، فایده نداشته بچه شیر اونا رو هم نمی خورده تا اینکه یه زن سیاه میارن بچه شیرشو میخوره بابائه می گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شیرکاکائو می خواستی ما نمی دونستیم